۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

وعده ما 16 آذر پر جوش تر ، پر خروش تر ، گسترده تر

در رابطه با تخریب مزار شهدای جنبش مردم ایران

می خواستم به اوباش بی شرف بگویم خیلی احمق هستید و هر روز بیشتر حماقت خود را به اثبات می رسانید.

این شهدا در سینه های یک ملت ثبت شده اند و نادانهای بی وطنی مانند شما نمی توانید نام آنها را از حافظه تاریخی ملت ما پاک کنید.

گیرم سنگ قبر ندا را شکستید با نام ندا در سینه یک ملت چه می کنید؟

* سنگ قبر ندا به وسعت کل خاک مقدس ایران است که البته برای

بی وطنهای مانند اوباش بسیجی قابل درک نیست.

به خانواده محترم شهدایمان هم می گویم از این عمل مزدوران

دلشکسته نباشید که حرمت این شهیدان برای ما مردم با این

اعمال کثیف واحمقانه از بین نمی رود که هیچ ، بلکه هزاران بار بیشتر میشود.

در حال حاضر همه جوانان ایران ندا شده اند. سهراب و کیانوش شده اند.

** وعده ما 16 آذر پر جوش تر ، پر خروش تر ، گسترده تر.

از همه شما عزیزان برای شرکت در راهپیمایی در این روز با

باند سبز - پیراهن سبز - کلاه سبز - بادکنک سبز و هر آنچه شما را

با جنبش سبز همراه میکند دعوت میکنیم

** دیدار ما در خیابانهای ایران **

http://i36.tinypic.com/13z71vr.jpg

خداوند نگهدار ایران باد .... افشین

۹ نظر:

ناشناس گفت...

وعده ما 16 آذر

shokouh گفت...

.comمن که میترسم برم تو خیابون.

گلهاي اميد گفت...

يا علي اما نه با تو با علي
مي زنيم توي دهن همه سبز پوشان آمريكايي نسب...

گلهاي اميد گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ایران گفت...

برای "ندا " گریه می کنم، برای نداها، گریه می کنم ...

الله ُ اکبر

گفتیم

در این شلوغی وُ شلاق

شعر،

تنها شعور ِ شب ِ ماست

که چله در چهارخانه نشستیم

تا خون

از سنگفرش ِ دفترمان بگذرد

حالا

زیر وُ روی جلدمان برف است

وَ ماه،

در لخته های چشم ِ کبوتر،

جار ِ بلند ِ وحشت ِ خرپشته هاست .

صنم گفت...

ما هيچ وعده اي با شما نداريم.
دخيل هم نمي بنديم.
تابع قوانين هستيم.
ديگه هم كامنت نذارين.

عباس شیرمحمدی گفت...

سلام خسته نباشی این بسیجیا اگه آدم بودن که مثل بز ریش نمیذاشتن

اما دوست من این تظاهرات و این همه شوری که شمنا دارید تو این دولت جواب نمیده اینا خیلی حرومی تر از اینیه ان که بخوان وا بدن

این تظاهرات به یه رهبر احتیاج داره

ناشناس گفت...

تقدیم به ندا آقا سلطان



سلام دختر مولانا! درود بر پر و بال تو

دلم گرفت كجا رفتند پرنده‌هاي خيال تو

چه باده‌هاي اهورايي كه از گلوي تو مي‌جوشيد

كدام نعرة ديوانه، حرام كرد حلال تو

نيِ تو بود و نمِ اشكي كنار چشم پرستوها

جز اين قصور چه بود آيا گناهِ سال به سال تو

ني است و كنج فراموشي، رباب و روزة خاموشي

گريست حضرت موسيقي نماند بعدِ زوال تو

كجاست شاعر چشمانت ـ‌ـ پياله‌هاي شهود و شعرـ

هزار ميكده "حافظ" بود دوبيت‌هاي زلال تو

نگاه غربت تو شب‌ها رها و رها و رها مي‌رفت

ديار كوچك ما كم بود براي رقص غزال تو

چقدر نيستي و بي تو چقدر وادي ما تنهاست

نيا نيا كه نمي‌ارزد اميد ما به ملال تو

تمام شهر، ترا ديدند كه از كرانة بام من

چگونه پر زدي و مي‌تاخت نسيم، يال به يال تو

كنار آرزوي پرواز، هزار سال زمين‌گيرم

سلام دختر مولانا! درود بر پر و بال تو

ناشناس گفت...

[گل][گل][گل] ای زن ایرانی ای مادینه شیر
آه ای بانوی شرقی و دلیر

ای رخت در پشت تاریکی اسیر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر

این حجاب میراث قوم تازی است
بهر ایرانی اسارت سازی است

ای زن از تازی تو میراثی مگیر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر

در پی نور امیدی تازه شو
با سرود تازه پر آوازه شو

پنجه در چنگال اهریمن بگیر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر

از حریق آتش دشمن مترس
روی بگشا و زاهریمن مترس

روی تو گلخانه ی سرخ حریر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر

دخت ایرانی کجـا و روسری
این خجالت چادرواین توسری
بند بگشا زین اسارت ای دلیر
چادرت راپاره کن ای دخت شیر

روز روباهان شبی پایان رسد
گرگها را نیز زمان آسان رسد

شیر باش و رهبر دشت و کویر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر

بنگر ای بانو به تاریخ وطن
گوهری بودی دراین دشت ودمن

حال افتادی به این روز حقیر
چادرت راپاره کن ای دخت شیر

جای تو بر چشم و جان میهنم
بی تو عریانم توئی پیراهنم

از زمین برخیز و اینک بال گیر
چادرت را پاره کن ای دخت شیر